داستان 28

پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.

آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید».

 
ادامه مطلب ...

کنایه ها...




دختری 15 ساله ، نوزادی 1 ساله به بغل داشت... مردم زیرلب بهش میگفتن فاحشه!
، اما هیچ کس نمیدونست که به این دختر در 13 سالگی تجاوز شده بود...!

پسری 23 ساله رو مردم تنبل چاقالوصداش میکردن
، اما هیچ کس نمیدونست پسر بخاطر بیماریشه که اضافه وزن داره...!

  ادامه مطلب ...

داستان 27

مسافری خسته که از راهی دور می آمد به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری اسـتراحت کند غافـل از این که آن درخت جـادویی بود، درختی که میتوانست آنچه که بر دلش میگذرد برآورده سازد.
وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب میشد اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود و او میتـوانست قـدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی که آرزویـش را کرده بود در کنـارش پدیـدار شـد. مسافر با خود گفت چقدر گـرسـنه هستم، کاش غذای لذیـذی داشتم. ناگهان میـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـکار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید. بعـد از سیر شدن، کمی سـرش گیج رفت و پلـک هایش به خاطـر خستگی و غذایی که خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رهـا کرد و در حالـی که به اتفـاق های شـگفت انگیـز آن روز عجیب فکـر میکرد با خود گفت قدری میخوابم ولی اگر یک ببر گرسنه از این جا بگـذرد چه؟ و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید...
مراقب آنچه که به آن می اندیشید باشید. مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم میریزند و از آنها غولی به وجود می آورند که نامش تقدیر است.

داستان 26

میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟


میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟
شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است
  ادامه مطلب ...

آیا می دانید


آیا می دانید

دانستنی هایی در مورد حیوانات که نمی دانستید !!
آیا می دانید که .... اختاپوس سه قلب دارد.
آیا می دانید که .... قلب میگو در مغز آن است.
آیا می دانید که .... مورچه ها هرگز نمی خوابند.
آیا می دانید که .... یک خرس قادر است با سرعت یک اسب بدود.

آیا می دانید که .... موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند.

  ادامه مطلب ...

داستان 25 (داماد بیل گیتس)

ماجرای خواستگاری از دختر بیل گیتس برای رسیدن به هدف!

 پدر: پسرم دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی؟
پسر: نه پدر! من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم!
پدر: اما دختر مورد نظر من، دختر بیل گیتس هست!
پسر: آهان اگر اینجوریه، قبول!

ادامه مطلب ...

داستان 24

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین». ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت.   ادامه مطلب ...

داستان آموزنده 19(دعا)

خداییش داستان تا آخرش بخون اگر تحت تاثیر قرار گرفتی نظر بده......

روزی مردی خواب عجیبی دید.

دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند.

هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند
 
ادامه مطلب ...

داستان آموزنده 18 (مایکل)

مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر همیشگی شروع به کار کرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و چند نفر هم سوار می شدند. در ایستگاه بعدی، یک مرد با هیکل بزرگ، قیافه ای خشن و رفتاری عجیب سوار شد.. او در حالی که به مایکل زل زده بود گفت: «تام هیکل پولی نمی ده!» و رفت و نشست.
ادامه مطلب ...

داستان آموزنده 17(شیرماده پس از شکار آهو)

جایگاه ما کجاستــــ ؟؟؟؟

این شیرماده پس از شکار آهو متوجه می شودکه

شکارش بارداربوده، او سراسیمه میشود،

نخست تلاش میکند تا بچه را نجات دهد، و از دریدن شکارش دست برمیدارد.

اما وقتی نمیتواند بچه را نجات دهد

بروی زمین در کنار شکارش دراز میکشد،

عکاس بعدا پی میبرد که شیر سکته کرده است

دنیاشون تمیزتر از دنیای ادمهاست